کانال مفید و آموزشی دکتر علیرضایی را به همه ی مهندسانی که عطش یادگیری Etabs را دارند، شدیدا توصیه می کنم
آدرس کانال: https://t.me/AlirezaeiChannel
کانال مفید و آموزشی دکتر علیرضایی را به همه ی مهندسانی که عطش یادگیری Etabs را دارند، شدیدا توصیه می کنم
آدرس کانال: https://t.me/AlirezaeiChannel
مدرسان Etabs در سراسر ایران
تماس |
شهر |
مدرس |
09382904800 |
تهران |
علیرضا خویه |
09193876229 |
قزوین |
مجید طاهری |
09172679546 |
مازندران |
سهیل سلیمی |
09382904800 | قم | علیرضا خویه |
در برنامه ETABS ضوابط زیر برای قابهای مهاربندی شده همگرای ویژه کنترل میشوند:
برای طراحی این سیستم بایستی ضوابط ویژه زیر کنترل شوند (AISC SEISMIC 13):
برنامه ضوابط زیر را برای مهاربندهای شورون 7 و 8 در قابهای SCBF کنترل مینماید:
> در برنامه ETABS، برای مهاربندهای 7 و 8، ضوابط زیر را کنترل نمینماید:
الف) تیرهای دهانه مهاربندی شده باید بدون در نظر گرفتن مهاربند به عنوان تکیهگاه میانی تیر قادر به تحمل بارهای ضریبدار مرده و زنده باشند.
ب) تیرهای دهانه مهاربندی شده، باید تحمل بارهای ضریبدار بصورتی که مهاربندها حذف شدهاند و به جای آنها ظرفیت آنها قرار داده شده را داشته باشند. این ظرفیت در کشش AgRyFy و در فشار 0.3Pn است.
در مهاربندی همگرای ویژه استفاده از مهاربندی صرفاً کششی مجاز نیست. در هر امتداد قاب، بایستی حداقل 30% و حداکثر 70% مهاربندها به کشش کار کنند. کنترل این بند به عهده کاربر است.
در برنامه ETABS ضوابط زیر برای قابهای مهاربندی شده همگرای معمولی کنترل میشوند:
ضوابط طراحی تیرها، مهاربندها و ستونها.
برآورد نیروی طراحی اتصال تیر به ستون.
برآورد نیروی طراحی اتصال مهاربند.
برای طراحی این سیستم بایستی ضوابط ویژه زیر کنترل شوند (AISC SEISMIC 14):
اگر تحت ترکیب بارهای معمولی نیروی محوری ستونها از 0.4 ظرفیت فشاری یا کششی آنها فراتر رود، ترکیب بارهای ویژه تشدید یافته بایستی بدون حضور لنگر خمشی و نیروی برشی و تنها تحت اثر نیروی محوری کنترل شوند(AISC SEISMIC 8.3, 4.1).مقاطع مهاربندها باید فشرده لرزهای باشند (AISC SEISMIC 13.2d, 8.2b, Table I-8-1). در Error! Reference source not found. نسبت حدی عرض به ضخامت برای مقاطع فشرده لرزهای نشان داده شده است. در صورت عدم ارضای شرایط این جدول، پیام خطایی در خروجی اعلام میشود.
ضریب لاغری مهاربندها نباید از مقدار زیر، بزرگتر شود (AISC SEISMIC 14.2). در صورت عدم ارضای این شرط، پیام خطایی در خروجی اعلام میشود.
برنامه ضوابط زیر را برای مهاربندهای شورون 7 و 8 در قابهای OCBF کنترل مینماید:
فاصله بین تکیهگاههای جانبی برای تیرهای بین مهاربندی جانبی نباید از lpd تجاوز نماید (AISC SEISMIC 13.4a(2)). برای مقاطع جعبهای و مستطیلی طول lpd بصورت زیر محاسبه میشود:که در روابط فوق، M1 و M2 به ترتیب لنگرهای انتهای کوچک و بزرگ انتهایی در محل تکیهگاههای جانبی تیر هستند. نسبت M1/M2 برای انحنای مضاعف مثبت و برای انحنای ساده منفی است (AISC A1.7).
در برنامه ETABS، برای مهاربندهای 7 و 8، ضوابط زیر را کنترل نمینماید:
الف) تیرهای دهانه مهاربندی شده باید بدون در نظر گرفتن مهاربند به عنوان تکیهگاه میانی تیر قادر به تحمل بارهای ضریبدار مرده و زنده باشند.
ب) تیرهای دهانه مهاربندی شده، باید تحمل بارهای ضریبدار بصورتی که مهاربندها حذف شدهاند و به جای آنها ظرفیت آنها قرار داده شده را داشته باشند. این ظرفیت در کشش AgRyFy و در فشار 0.3Pn است.
منبع: سایت دکتر علیرضایی
ورق اتصال مهاربند در صورتی که کمانش مهاربند داخل صفحه رخ دهد میتواند بصورت مستطیلی باشد و نیاز به ارائه جزئیات خاص در آن نیست. ولیکن در حالتی کمانش مهاربند خارج صفحه رخ میدهد بایستی ورق بصورت ذوزنقهای بریده شود تا امکان در نظر گرفتن 2t برای کمانش مهاربند فراهم شود. ابعاد آن به عوامل متعددی از جمله عمق تیر، عمق ستون، زاویه مهاربند و ... بستگی دارد. برای دیدن جزئیات و نحوه بریدن ورق اتصال میتوانید به یکی از دو مرجع زیر مراجعه کنید:
- Abolhassan Astaneh-Asl, Michael L. Cochran; "Seismic Detailing of Gusset Plates for Special Concentrically Braced Frames"
-تحلیل و طراحی سازههای فولادی؛ تالیف دکتر بهرخ حسینی هاشمی، مهدی علیرضایی؛ فصل 14 بخش 5
@AlirezaeiChannel
دلایل اختلاف زیاد بین برش پایه استاتیکی و طیفی
اگر طیف بی بعد شده B را از مسیر Define menu > Functions > Response Spectrum تعریف نمودهاید و سپس اقدام به تعریف حالت بار طیفی با ضریب مقیاس AI/R کردهاید، نبایستی پراکندگی زیادی با برش پایه استاتیکی ایجاد شود. اگر 100 برابر برشهای پایه استاتیکی و دینامیکی با هم اختلاف دارند، به احتمال زیاد خطای عددی یا خطای مدلسازی دارید و موارد زیر را کنترل نمایید:
1- کنترل کنید که تعداد مودهای نوسانی در نظر گرفته شده حداقل 90% جرم را جذب کرده باشد. در مواردی که تغییرات زیاد سختی در ارتفاع داشته باشید (مثل حالتی که در طبقاتی دیوار حائل وجود داشته باشد) نیاز به مودهای نوسانی زیادتری از حالات معمول داریم. برای تعریف مودهای ارتعاشی باید از مسیر Define menu > Modal Cases اقدام نمایید.
2- کنترل کنید که ضریب مقیاس را درست وارد کرده باشد و حتما آن را براساس واحد برنامه وارد نمایید. مثلا ممکن است که واحد شتاب برنامه mm/sec^2 بوده و شما مقدار g (شتاب ثقل) را بر اساس واحد m/sec^2 برابر 9.81 وارد کرده باشد که در این حالات 1000 برابر ضریب مقیاس کم بدست میآید و یا مثلا ضریب مقیاس بر اساس cm/sec^2 بوده و شما آن را 9.81 وارد کردهاید که ضریب مقیاس 100 برابر کمتر حاصل میشود.
3- ناپایداریهای سازه را بررسی کنید. سازه نباید در بخشی از آن دارای سختی ناچیز باشد.
4- جرم سازه را کنترل کنید.
@AlirezaeiChannel
در آنالیز طیفی، پاسخ نهایی سازه با استفاده از ترکیب مودهای مختلف آن بدست آورده می شود. در واقع پاسخ سازه به صورت ترکیبی از شکلهای مودی مختلف است. برای هر مود در نظر گرفته شده، بر اساس فرکانس و جرم مودی، پاسخ آن مود از طیف طراحی استخراج شده و سپس با پاسخ مودهای دیگر ترکیب می شود تا پاسخ کلی سازه را نتیجه دهند. فرض کنید می خواهیم دو مود را در آنالیز طیفی با یکدیگر ترکیب نماییم، برآیند آنها به صورت زیر خواهد بود:
R^2 = R1^2 + 2*epsilon*R1*R2 + R2^2
در رابطه بالا حد نهایت پاسخ هنگامی خواهد بود که epsilon=1 باشد، این دقیقا مانند اینست که پاسخ دو مود را به طور کامل با یکدیگر جمع کنیم:
R^2 = R1^2 + 2*R1*R2 + R2^2
R = R1 + R2
که در عمل همان قدر مطلق جمع دو پاسخ فوق خواهد بود:
R = |R1| + |R2|
روند فوق یک عمل بسیار محافظه کارانه است. حال تصور کنید epsilon=0 باشد، که رابطه بیان شده را تبدیل به همان روش SRSS می کند:
R^2 = R1^2 + R2^2
R = SRSS(R1, R2)
از آنجایی که حاصلضرب عبارت R1*R2 در این روش صفر فرض می شود بنابراین به گونه ای از اندرکنش مودی در SRSS صرف نظر می کنیم. از طرف دیگر در روش CQC از epsilon بین صفر و یک برای بدست آوردن پاسخ استفاده می شود یعنی پاسخی مابین روش SRSS و جمع مطلق مستقیم بدست خواهیم آورد. در واقع روش CQC مقداری از اندرکنش مودی را برای مدهای نزدیک بهم لحاظ می کند و دلیل آن اینست که چنین مودهایی ممکن است با یکدیگر اندرکنش در فاز داشته باشند، بنابراین برای مودهای نزدیک بهم می بایست به صورت جبری (بدون استفاده از قدر مطلق) عمل نمود ، در حالیکه برای مودهای دور از هم می توان از روشی مانند SRSS استفاده کرد. بدلیل اینکه روش CQC دارای علامت جبری هستند نباید همیشه آنها را محافظه کارانه تر از SRSS در نظر گرفت بلکه بسته به علامت جبری روشهای CQC می توانند محافظه کارانه تر و یا غیر محافظه کارانه تر از SRSS باشد. بطور کلی بهتر است همیشه از روش CQC استفاده نماییم.
منبع:
http://www.eureka.im/5132.html
@AlirezaeiChannel
در قابهای مهاربندی شده همگرا، نیروهای طراحی به شدت به تعداد و مکان قرار گرفتن مهاربندها بستگی دارند. بهتر است
دهانهای برای قاب مهاربندی شده انتخاب گردد که اولا بار ثقلی مناسبی روی ستون متصل به مهاربند وجود داشته باشد (دهانههای لبهای چندان مناسب نیستند)
دوم آنکه دهانه طوری انتخاب شود که حتی المقدور زاویه مهاربند 45 در بیاید. مثلاً برای سازههای متعارف با ارتفاع طبقه حدود 3 متر، دهانههای 3 تا 4 متری برای مهاربندهای قطری و ضربدری و دهانههای 5 تا 6 متری برای مهاربندهای هشتی و هفتی مناسب هستند.
علاوه بر دهانه عمق تیر و ستون نیز مهم است. در شکلهای زیر چند نمونه دتایل با مقیاس که در آنها ابعاد تیر و ستون و زاویه مهاربند متفاوت هستند، نشان داده شده است. در شکل اول تیرها دارای عمق زیادتری نسبت به ستونها هستند. در این حالت، در صورتی که زاویه مهاربند با افق کم باشد، ابعاد ورق بسیار بزرگ خواهد شد. در صورت زاویه زیاد مهاربند، ابعاد ورقها منطقیتر خواهد بود. همانطور که از شکل دوم دیده میشود، در صورتی که ابعاد تیر و ستون تقریبا برابر باشند، بهترین زاویه برای ورق، در زاویه مهاربند برابر 45 درجه رخ میدهد.
@AlirezaeiChannel
قبل از اعمال شتابنگاشتها به سازه بایستی آنها را #همپایه نمایید. بدین معنی که قدرت آنها تقریباً در سطح طیف ارتجاعی استاندارد قرار گیرد تا مقایسه آنها امکان پذیر باشد. آیین نامه الزام میکند، در محدود 0.2T تا 1.5T بایستی همپایه سازی انجام شود. لیکن توضیح واضحی در ارتباط با T نمیدهد. مقدار T دوره تناوب اصلی سازه است. بند معادل در ASCE7-10 نیز بصورت زیر است:
16.1.3.2 Three-Dimensional Analysis
“For each pair of horizontal ground motion components a square root of the sum of the squares (SRSS) spectrum shall be constructed by taking the SRSS of the 5-percent damped response spectra for the scaled components (where an identical scale factor is applied to both components of a pair). Each pair of motions shall be scaled such that for each period in the range from 0.2T to 1.5T, the average of the SRSS spectra from all horizontal component pairs does not fall below the corresponding ordinate of the design response spectrum, determined in accordance with Section 11.4.5 or 11.4.7.”
مقادیر میانگین به میزانی تغییر داده شوند که برای دوره تناوب در محدوده 0.2T تا 1.5T مقدار متوسط طیف جذر مجموع مربعات مربوط به تمام زوج شتابنگاشت ها بیش از 10% از 1.3 برابر طیف استاندارد کمتر نشود. به عنوان مثال در شکل زیر اگر دوره تناوب سازه T=1.5 sec باشد، بایستی این عملیات در محدوده T=0.3 sec تا T=2.25 sec صورت گیرد. مقادیر میانگین تا جایی کاهش یافتهاند که از بیشتر از 10% از 1.3 برابر #طیف استاندارد کمتر نشود. بنابراین اگر مقادیر طیف #میانگین شما از 1.3 برابر #طیف #استاندارد بالاتر بود، باید آنها را کاهش دهید.
منبع:
@AlirezaeiChannel
❗️ When self-straining loads are combined with dead loads as the principal action, a load factor of 1.2 may be used. However, when more than one variable load is considered and self-straining loads are considered as a companion load, the load factor may be reduced if it is unlikely that the principal and companion loads will attain their maximum values at the same time. The load factor applied to T should not be taken as less than a value of 1.0.
When using strength design:
کانال مفید و آموزشی دکتر علیرضایی را به همه ی مهندسانی که عطش یادگیری Etabs را دارند، شدیدا توصیه می کنم
آدرس کانال: https://t.me/AlirezaeiChannel