تیر پیوند معمولا دارای مقطعی مشابه با تیر خارج از تیر پیوند است.
تیر پیوند باید از نوع I شکل نورد شده یا ساخته شده از ورق و یا از نوع قوطی ساخته شده از ورق باشد.
وجود نیروهای زیاد در تیر پیوند سبب میشود که تیرهای پیوند جاری شود. البته این مورد بایستی کنترل شود. بدین معنی که تیر خارج از تیر پیوند برای ظرفیت تیر پیوند کنترل شود.
هر چه اندازهی طول تیر پیوند، کوتاهتر باشد، سهم برش در آن بیشتر است و در صورت ورود سازه به محدودهی عملکرد غیرارتجاعی این ناحیه به طور کامل تسلیم میشود. این عمل باعث دورانهای بزرگ غیرالاستیک بدون ایجاد کرنشهای موضعی زیاد خواهد بود. همچنین چون در پیوند برشی (کوتاه)، نیروهای برشی در تمام طول تیر پیوند ثابت است، لذا کرنشهای غیرالاستیک به طور یکنواخت در طول تیر پیوند توزیع میشود. اما اگر طول پیوند زیاد شود، سهم برش آن کم شده و سهم لنگرهای انتهایی آن افزایش مییابد و به جای خمیری شدن کل تیر پیوند در برش، در محل اتصال مهاربند به تیر، مفاصل خمیری خمشی بوجود میآید و عملاً ناحیه تسلیم به شدت کاهش مییابد و به این ترتیب تا قبل از انهدام کل سازه مقدار انرژی کمی با تسلیم شدن قسمت های بسیار محدودی از سازه جذب و مستهلک میشود. ایجاد کرنشهای پلاستیک موضعی بزرگ باعث ایجاد تغییر مکانهای بزرگ و احتمال وقوع ناپایداری و به تبع آن کاهش سختی زیاد در حالت رفتار غیرارتجاعی میگردد. البته آییننامه تنها در حالتی که نیروی محوری تیر پیوند زیاد باشد، طول آن را محدود میکند. علت اصلی این مورد در بند 10-3-12-4 مبحث دهم، کاهش ظرفیت خمشی، در اثر وجود نیروی محوری است.
اگر طول تیر پیوند e2.6Mp/Vp باشد، جاری شدگی تیر پیوند در خمش است و برش موجود در تیر پیوند برابر V_p=(2M_p)/eمیباشد. برای طول تیر پیوند بین این دو مقدار از یک درونیابی خطی استفاده میشود. در این روابط Mp لنگر پلاستیک مقطع و Vp نیز برش پلاستیک مقطع که از روابط داده شده در صفحه 233 مبحث دهم تعیین میشوند. پس بنابراین با داشتن مقطع تیر پیوند و طول آن میتوان فهمید که در برش جاری میشود یا در خمش.
دیاگرام برش در تیر پیوند تحت بارهای جانبی، بصورت یکنواخت است. در این حالت اگر تیر پیوند بتواند در برش جاری شود، کل آن جاری میشود. یعنی یک فیوز سازهای با اتلاف انرژی زیاد. حال اگر روی آن بار ثقلی قرار گیرد، شکل یکنواخت خود را از دست داده و به صورت درجه یک در میآید. بنابراین بخشی از آن جاری شده و بخشی دیگر یا جاری نشده یا دیرتر جاری میشود و از کل طول تیر به طور خوب و بهینه استفاده نمیشود.
پس بهتر است تیرریزی روی تیر پیوند در قاب با مهاربند واگرا قرار نگیرد.
منبع:@AlirezaeiChannel
تیر پیوند باید از نوع I شکل نورد شده یا ساخته شده از ورق و یا از نوع قوطی ساخته شده از ورق باشد.
وجود نیروهای زیاد در تیر پیوند سبب میشود که تیرهای پیوند جاری شود. البته این مورد بایستی کنترل شود. بدین معنی که تیر خارج از تیر پیوند برای ظرفیت تیر پیوند کنترل شود.
هر چه اندازهی طول تیر پیوند، کوتاهتر باشد، سهم برش در آن بیشتر است و در صورت ورود سازه به محدودهی عملکرد غیرارتجاعی این ناحیه به طور کامل تسلیم میشود. این عمل باعث دورانهای بزرگ غیرالاستیک بدون ایجاد کرنشهای موضعی زیاد خواهد بود. همچنین چون در پیوند برشی (کوتاه)، نیروهای برشی در تمام طول تیر پیوند ثابت است، لذا کرنشهای غیرالاستیک به طور یکنواخت در طول تیر پیوند توزیع میشود. اما اگر طول پیوند زیاد شود، سهم برش آن کم شده و سهم لنگرهای انتهایی آن افزایش مییابد و به جای خمیری شدن کل تیر پیوند در برش، در محل اتصال مهاربند به تیر، مفاصل خمیری خمشی بوجود میآید و عملاً ناحیه تسلیم به شدت کاهش مییابد و به این ترتیب تا قبل از انهدام کل سازه مقدار انرژی کمی با تسلیم شدن قسمت های بسیار محدودی از سازه جذب و مستهلک میشود. ایجاد کرنشهای پلاستیک موضعی بزرگ باعث ایجاد تغییر مکانهای بزرگ و احتمال وقوع ناپایداری و به تبع آن کاهش سختی زیاد در حالت رفتار غیرارتجاعی میگردد. البته آییننامه تنها در حالتی که نیروی محوری تیر پیوند زیاد باشد، طول آن را محدود میکند. علت اصلی این مورد در بند 10-3-12-4 مبحث دهم، کاهش ظرفیت خمشی، در اثر وجود نیروی محوری است.
اگر طول تیر پیوند e2.6Mp/Vp باشد، جاری شدگی تیر پیوند در خمش است و برش موجود در تیر پیوند برابر V_p=(2M_p)/eمیباشد. برای طول تیر پیوند بین این دو مقدار از یک درونیابی خطی استفاده میشود. در این روابط Mp لنگر پلاستیک مقطع و Vp نیز برش پلاستیک مقطع که از روابط داده شده در صفحه 233 مبحث دهم تعیین میشوند. پس بنابراین با داشتن مقطع تیر پیوند و طول آن میتوان فهمید که در برش جاری میشود یا در خمش.
دیاگرام برش در تیر پیوند تحت بارهای جانبی، بصورت یکنواخت است. در این حالت اگر تیر پیوند بتواند در برش جاری شود، کل آن جاری میشود. یعنی یک فیوز سازهای با اتلاف انرژی زیاد. حال اگر روی آن بار ثقلی قرار گیرد، شکل یکنواخت خود را از دست داده و به صورت درجه یک در میآید. بنابراین بخشی از آن جاری شده و بخشی دیگر یا جاری نشده یا دیرتر جاری میشود و از کل طول تیر به طور خوب و بهینه استفاده نمیشود.
پس بهتر است تیرریزی روی تیر پیوند در قاب با مهاربند واگرا قرار نگیرد.
منبع:@AlirezaeiChannel