انجام پروژه FRP و بهسازی سازه ها
مدلسازی جداگرها در Etabs
میراگرهای ویسکوز در Etabs
علیرضا خویه
09382904800
انجام پروژه FRP و بهسازی سازه ها
مدلسازی جداگرها در Etabs
میراگرهای ویسکوز در Etabs
علیرضا خویه
09382904800
سوالی در مورد نامنظمی سیستم های غیر موازی داشتم از خدمتتون اگر تیری در قاب خمشی بیشتر از 15 درجه انحراف داشته باشه باید تحلیل دینامیکی انجام بگیره ؟
در مورد دیوار برشی یا مهاربند هم این صادق هست یعنی 15 درجه یا اگه دیوار برشی یا مهاربند فقط موازی نباشه تحلیل دینامیکی باید انجام بشه ؟ و اگر توضیحات کاملی در مورد سیستم های غیر موازی بدید ممنون میشم ازتون
آیین نامه مقداری درجه مشخصی را برای ایجاد نامنظمی سیستم های غیر موازی صراحتا نداده است ولی از بند 3-13-2 میتوان عدد 15 درجه را پذیرفت. این انحراف برای تمام سیستم های لرزه بر صادق است. البته اگر سازه چنین نامنظمی داشته باشد نیازی به تحلیل دینامیکی نیست. در حالتی سازه دارای نامنظمی پیچشی، جرمی و نرمی باشد و همچنین بیشتر از 4 طبقه باشد، نیاز به تحلیل دینامیکی دارد.
سوالی از خدمتتون داشتم اینکه اصولا چطور روند رسیدن به مقاطع مورد نیاز را طی می کنید
منظورم اینه که فرض کنید یک ساختمان در دو جهت خمشی بتنی را می خواهیم طراحی کنیم ، چنانچه از اول همه تیرها و ستونها را مینیمم مقاطع قابل قبول اختصاص بدهیم روند دستیابی به مقاطع بهینه چیست ؟ تعدادی از ستونها و تیرها با تحلیل و طراحی اولیه جوابگو نیستند ، آیا اختصاص مقاطع بزرگتر به تیرها و ستونها و ادامه این روند ما را به مقاطع بهینه خواهد رساند یا نه ؟
رسیدن به مقاطع بهینه بیش از هر چیز به تجربه طراح بستگی دارد. البته بستگی دارد که مقطع بهینه در در چه چیزی بخواهیم ببینیم. در ابعاد مقاطع یا میزان میلگردها و یا هر دو. هر چه تعداد متغییرهایی کمینهسازی بیشتر باشد، روند آن سختتر میشود. توجه شود که در طراحی سازه به سبب نامعینی آن، روند کمینه سازی باید توسط سعی و خطا صورت گیرد. در این ارتباط باید به چند نکته توجه داشت.
1- طراح باید تشخیص دهد که چه پارامتر کنترلی، حاکام بر طرح است تا ابتدا براساس آن بهینه سازی را انجام دهد. مثلا اگر قاب خمشی (فولادی یا بتنی) با ارتفاع زیاد (مثلا بیشتر از 4 طبقه) باشد، آنگاه جابجایی طبقات حاکم بر طرح بوده و بایستی جابجاییها را کنترل کنیم. برای این مورد میتوان درصد آرماتورها را به حداقل ممکن کاهش داد (مثلا برای ستونها 1% و برای تیرها نیز از آرماتورها حداقل بهره برد) و ابعاد مقاطع را جهت افزایش سختی افزایش داد.
2- اگر در بخشهایی از سازه، مقاومت اجزا جوابگو نیست، باید آرماتورها افزایش داد. مثلا اگر ستونی جوابگو نیست میتوان درصد آرماتورها را به مقدار حداکثر نزدیک کرد. البته درصد بالای آرماتور به سبب دشواری در اجرا چندان توصیه نمیشود.
3- استفاده از مصالح پر مقاومت در سازههای بلند میتواند سبب بهینه شدن به مقدار مطلوبی شود. مثلا از فولاد ST52 برای ستونها استفاده شود یا استفاده از بتنهای پر مقاومت.
4- کاهش نامنظمی سازه نقش مهمی در بهینه سازی دارد. طراح میتواند تا حدود زیادی سازهها نامنظم را به سمت منظمی سوق دهد. این روش کاراترین روش بوده و به میزان زیادی به تجربه و طرز تفکر طراح بستگی دارد.
5-در صورتی که سازه منظم باشد، استفاده از تحلیل دینامیکی میتواند باعث بهینه شدن آن گردد. زیرا در این حالت میتوان از تخفیف 15% همپایه سازی استفاده نمود.
ضریب نامعینی ما تو یک جهت 1.2 هست و در جهت دیگه 1 حالا ما قاعده 100 -30 داریم و Exall +0.3Ey را در loade case تعریف کرده حالا اگه ما بخواهیم در ترکیبات بار ضریب نامعینی را اعمال کنیم چطوری باید این ضریب را بدیم چون تو ترکیبات بار Exall +0.3Ey این باهم هست نه تک تک
ترکیب بارها رو فراخوانی کردم دستی وارد نکردم
شما چند راه پیش روی دارید:
1- از ابتدا ضریب نامعینی را بطور محافظه کارانه برای هر دو جهت 1.2 گرفته و در ترکیب بار اعمال نمایید.
2- به جای ایجاد حالت بار 100-30، آنها را در ترکیب بار با هم ترکیب نموده و با ضریب نامعینی مطلوب هر جهت، استفاده شوند.
3- در حالت باری که ایجاد نمودهاید، ضریب جهتی که ضریب نامعینی آن 1.2 است، را اعمال کنید. مثلا برای حالت بار Ex+0.3Ey در صورتی که ضریب Rho برای جهت y برابر 1.2 باشد، بصورت Ex+0.3*1.2Ey یا 1.2Ey+0.3Ex وارد نمایید.
باسلام خدمت شمااستاد بزرگوار.
در ارتباط با دو پاسخی که در گروه گذاشته بودید سوالاتی واسم پیش آمده که خواهش میکنم پاسخ فرمایید:
1- در ارتباط با سه مقطع box که جوشکاری سمت چپ و وسط درست نبود ، در مورد box وسط فرمودید که پتانسیل ایجادلایه ای شدن دارد؟این یعنی چی؟اگر کنترل ایین نامه ای دارد انرابفرمایید
2- در مورد دیوار برشی فرموده بودید که استفاده از دیوار برشی در زیر 4طبقه غیر منطقی هست؟چرا؟
از این جهت میپرسم که ما باید یااز قاب ساختمانی ساده با مهاربند استفاده کنیم که ضریب رفتار 3.5 دارد درحالیکه ضریب رفتار دیواربرشی 5 است.از طرفی در پلانهای معمولی که اکثرا دور راه پله المان لرزه بر قرارداده میشود شاهد حداقل 4 تا 6 ستون سنگین متصل به بادبند که از دو جهت به انها بادبندوصل میشود میشویم که مقاطع سنگینی میدهد باضافه طراحی بیس پلیتهای نسبتا بزرگ براساس lrfd .در حالیکه در دیوار برشی همچین حالتی را نداریم و طبق گفته ایین نامه هم میتوان ضخامت انرا کم کرد و هم حتی در صورت جوابدهی از تک سفره استفاده نمود.
اگر از قاب خمشی استفاده شود که کلا سنگینتر ازاسکلت بادیوار برشی میشود.
اگر میشه در مورد غیر منطقی بودن استفاده دیواربرشی درزیر4طبقه توضیح بیشتری بفرمایید.
ضمنا اگر در مورد پدیده تشدیدیا رزونانس و اثر ان بر روی سازه های دیوار برشی اطلاعات،مقاله یا مرجعی دارید معرفی فرمایید
بسیار سپاسگزارم.
1- بحث #لایهای شدن یا Lamellar_Tearing# (پارگی لایه ای در اثر جوشکاری) که بعضا تحت عنوان #تورق هم بیان میشود، در ورق قابل دیدن نیست و بعد از جوش پدیدار میشود در اثر تنش ناشی از کشش جوش در مقطع ضخامت ایجاد میشود. فولاد را میتوان بصورت یک ماده #همسانگرد در نظر گرفت ولی مطالعات نشان دادهاند که خواص ورق فولادی در جهات مختلف متفاوت بوده و به سبب ماهیت لایهای بودن ورق در حین پروسه تولید، خواص آن در داخل صفحه و خارج صفحه متفاوت است. این مورد به سبب پروسه نورد فولاد ایجاد میشود و میتوان ورق فولادی را متشکل از ورقههای نازکی دانست که در کنار هم ورق را تشکیل دادهاند (مثل ورقهای یک کتاب). در واقع این مورد یکی از نا پیوستگی های عملیات نورد می باشد. در شکل زیر این مورد با مثال نشان داده شده است.
2- در مورد دیوار برشی منظور من قابهای بتنی با دیوار برشی بود و نه سازههای فولادی به همراه دیوار برشی. پدیده #تشدید هم ربطی به نوع سیستم لرزهبر ندارد. در هر سیستمی ممکن است ایجاد شود. در حالتی که فرکانس ارتعاشی یک سیستم با فرکانس ارتعاش یکی شود (یا نزدیک شوند) پدیده تشدید رخ داده که در این حالت جابجاییها چندین برابر خواهد بود.
برای دهانه های بادبندی از لحاظ عرض دهانه محدودیتی داریم یا خیر,مثلا درساختمان معمولی میشود توی دهانه 1.5متر بادبند زد ,اگر ضابطه ای موجوده لطفا بفرمایید
خیر ضابطه خاصی وجود ندارد ولی اگر نسبت ابعاد قاب شما منطقی نباشد، عملا اجرای مهاربند امکان پذیر نیست. ابعاد ورقهای اتصال بشدت سنگین و بزرگ بدست میآیند. در صورتی که ابعاد تیر و ستون تقریبا برابر باشند، بهترین زاویه برای ورق، در زاویه مهاربند برابر 45 درجه رخ میدهد. به عنوان مثال اگر ارتفاع طبقه 3 متر در نظر گرفته شود، دهانههای 3 تا 4 متری، مناسب برای مهاربندهای ضربدری بوده و دهانههای 5 تا 6 متری مناسب برای مهاربندهای هفتی و هشتی هستند. قرار دادن مهاربند در دهانه زیر 3 متر توصیه نمیشود.
منبع: کانال دکتر علیرضایی
روش استاتیکی خطی
روش دینامیکی خطی
روش استاتیکی غیر خطی
روش دینامیکی غیر خطی
محدوده کاربرد روشهای مختلف تحلیل و همچنین معیارهای پذیرش هر یک بر اساس نوع رفتار اجزای سازه در بندهای 2-3-1 و 2-3-2 و همچنین 2-5 از دستورالعمل بهسازی لرزه¬ای (نشریه 360) تشریح گردیده است.
تحلیل استاتیکی غیرخطی (خلاصه):
در تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون ابتدا بار ثقلی با یک ترکیب خاص (مثلا کل بار مرده به اضافه 20% بار زنده) بر روی قاب قرار داده میشود. پس از انجام یک تحلیل استاتیکی غیرخطی و مشخص شدن تغییرشکلهای اعضا، نیروی برش پایه بصورت استاتیکی تحت الگویی مشخص در تراز طبقات به تدریج و به صورت فزاینده به سازه اعمال میشود، این افزایش از صفر شروع و تا آنجا ادامه پیدا میکند که تغییرمکان در یک نقطه خاص (نقطه کنترل) تحت اثر بار جانبی، به مقدار مشخصی (تغییرمکان هدف) برسد و یا مکانیزم خرابی در سازه بوجود بیاید. در این مرحله تغییرشکلها و نیروهای داخلی حاصل از تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون باید با معیارهای پذیرش مورد بررسی قرار گیرد.
* مزایای تحلیل استاتیکی غیرخطی:
1- درک رفتار غیرخطی سازه تحت بارهای زلزله
2- پیش بینی نقاط ضعف سازه
3- نیازی به شتاب نگاشت ندارد.
* معایب تحلیل استاتیکی غیرخطی
1- رفتار دینامیکی سازه را نمیتوان درک نمود.
2- این روش در تخمین نیروها و برش طبقات ضعیف است.
* در روش تحلیل استاتیکی معادل، برش پایه مشخص است و جابجایی طبقات بعد از تحلیل حاصل شده، ولیکن در روش استاتیکی غیرخطی (پوش آور) جابجایی (معمولاً بام) مشخص بوده و برش پایه بدست میآید.
* برای بدست آوردن جابجایی سازه، بایستی آن را با یک سیستم یکدرجه آزاد معادل نمود.
دو روش معروف برای بدست آوردن جابجایی هدف وجود دارد. 1- روش ATC-40 که براساس روش طیف ظرفیت پایه گذاری شده (Applied Technology Council) و 2- روش FEMA 273/274 and FEMA 356 که به روش ضرایب جابجایی نیز معروف است (Federal Emergency Management Agency).
در شکل زیر نتیجه یک تحلیل استاتیکی غیرخطی که در محیط برنامه SAP انجام شده است را ملاحظه مینمایید. همانطور که دیده میشود، میتوانید روند تشکیل مفاصل پلاستیک (نقاط ضعف سازه) را در هر گام بارگذاری مشاهده نمایید.
تحلیل دینامیکی غیرخطی (خلاصه):
در این روش با استفاده از چند شتابنگاشت، زلزلههایی به سازه مدلسازی شده تابانده میشود. تعداد شتابنگاشتها بسته هدف، متفاوت است. معمولاً از 3 یا 7 شتابنگاشت و بیشتر استفاده میشود. اگر از 3 شتابنگاشت استفاده شود، مقادیر حداکثر پاسخها و اگر از 7 و بیشتر استفاده شود، میانگین پاسخها ملاک قرار میگیرد. این تحلیل زمانبر بوده و سازه مدلسازی شده به میزان زیادی به شتاب نگاشت های استفاده شده، حساس است. در واقع محتوای فرکانسی زلزلههای انتخاب شده اثر زیادی بر پاسخ دارد.
در مورد فلسفه ی اینکه برای طراحی تیر مهاربند واگرا باید کف متصل به تیر دهانه مهاربندی رو از دیافراگم خارج کرد یه توضیح میدید لطفا .
البته در این حد میدونم که باید نیروی محوری توی تیر در نظر گرفته بشه ولی در مورد علت این موضوع که چرا باید نیروی محوری در تیر وجود داشته باشه اطلاعی ندارم.
و سوال بعدی اینکه بعد از طراحی تیر دهانه مهاربندی ، برای طراحی سایر اعضا و کنترلهای دریفت و نامنظمی و... باید مجددا کفی که از دیافراگم خارج شده بود ، دیافراگم بشه یا نه ؟
وجود نیروی محوری در تیر سبب کاهش ظرفیت خمشی آن می شود. عدم در نظر گرفتن نیروی محوری در تیر و طراحی آن منجر به مقطع کمتری میشود. بعد از طراحی تیر پیوند و تیر خارج از تیر پیوند، طراحی بقیه قسمت ها مهم نیست که دیافراگم داشته باشید یا خیر. بقیه قسمت ها مثل ستون ها و مهاربندها برای ظرفیت تیر پیوند (که قبلا تعیین شده) محاسبه و کنترل میشود
میخواستم بپرسم وقتی base در ارتباط با محاسبه زلزله یک طبقه بالا میاید آیا طبقه پایین در محاسبات مربوط به کنترل دریفت و .... بایستی لحاظ شود یا خیر؟
در این حالت شما احتمالا دیوار حائل داشته اید که تراز پایه را بالا آورده اید. اگر در اینجا در طبقات پایین دریفت حاکم بشود، احتمال زیاد سازه شما شرایط بالا آوردن تراز پایه را نداشته. وقتی دیوار حائل داشته باشیم سختی به میزان قابل ملاحظه ای از بخش رو سازه بیشتر است و معیار جابجایی خیلی بعید است که حاکم شود. اگرچه کنترل آن برای برای تمام طبقات لازم است.
ضریب اضافه مقاومت ( امگا صفر ) که در جدول ضریب رفتار آئین نامه 2800 ویرایش چهارم آمده است به چه منظوری است و در کجا مورد استفاده قرار میگیرد؟؟؟
تجربه نشان داده که کلیه سازهها در برابر بارهای وارده مقاومتی بیشتر از مقاومت طراحی از خود نشان میدهند. دلیل این امر وجود ذخیره مقاومتی قابل توجهی است که در طراحی سازهها لحاظ نشده است، این مقاومت ذخیره به نام مقاومت افزون شناخته میشود و به عنوان یکی از عوامل موثر بر ضریب رفتار، بر ایمنی و اقتصاد طراحی تاثیر گذاشته است. عامل باز توزیع نیروهای داخلی را میتوان برای کاهش نیروهای طراحی مورد استفاده قرار داد. طبق اکثر آییننامههای مدرن طراحی سازههای فولادی، مقدار مقاومت #افزون برای #سیستمهای مهاربندی (طبق مبحث دهم) برابر 2 میباشد (به جدول 10-3-2 مبحث دهم مراجعه نمایید). طبق فلسفه طراحی #لرزهای سازهها، #فیوزهای یک سازه (مکانهایی که قرار است جاری شده و انرژی ورودی زلزله را مستهلک کنند) بایستی ضعیفترین جزء قاب باشند تا بتوانند وظیفه خود را بخوبی انجام دهند. لیکن به دلایل فراوان تمایلی به ایجاد مفصل خمیری در ستونها، اتصالات و برخی نقاط دیگر سازه وجود نداریم. برای در امان ماندن ستونها از جاری شدن (در صورت ایجاد مفصل خمیری در ستونها به سبب نیروی محوری زیادی که دارند احتمال ناپایداری سازه و شکست ترد وجود دارد) بایستی ستونها قویتر از بقیه اجزا طراحی شوند. بدین منظور #آییننامهها بجای طراحی ستونها در سطح نیروی Cs یا Cw، (نیروی تجویز شده از طرف #آییننامه) آنها را برای سطح نیروی Cy طراحی مینمایند. بطور کلی این ضریب در نیروی زلزله طراحی اجزایی که میخواهیم جاری نشوند یا در آخرین مرحله جاری شوند، بکار میرود.
در صورت امکان سوالات زیر را پاسخ فرمایید. 1)مطابق کدام بند آیین نامه جهت کنترل دریفت بایدAJ (ضریب بزرگ نمایی)در نظر گرفته شود.2)در ETABS2015با استفاده از فایل ETABSTran2013میتوانستیم فایل های ایتبز9.7.4را باز خوانی کنیم ولی درETABS2016نمیشود.برای حل مشکل چه باید بکنیم؟
1- در متن 2800 گفته شده جابجایی طبقه بایستی برای نیروی زلزله طرح انجام شود. زلزلههای دارای خروج از مرکزیت هم جزو این حالات باز زلزله طرح هستند.
آیا لازم است، تیر تقویت شده با ورق (BU I Cover Plate) را، فایل XML تعریف و معادل سازی کرد ؟
سلام. خیر نیازی به معادل سازی نیست. با استفاده از مسیر Define menu > Section Properties > Frame Sectio و و انتخاب BU I Cove Plate (Built-up I Section with Cover Plates) میتوانید مقاطع پروفیل با ورق تقویتی را ایجاد نمایید. در کلیپ زیر این مورد بطور مختصر نشان داده شده است.
با اجازتون یک سوالی برای من بوجود آمد منظور از فروشگاه های کوچک و خرده فروشی با فروشگاه های عمده فروشی که در جدول 6-5-1 (حداقل بارهای زنده) مبحث ۶ عنوان شده چیست؟ فروشگاه عمده فروشی چه شاخصه ای در زمان انتخاب بار زنده نسبت به فروشگاه خرده فروشی دارد مثلا کارفرما ها با دید ساخت ساختمان تجاری می آیند و نسبت به خرده فروشی و عمده فروشی دیدی ندارند و تفاوتی احساس نمی کنند، ممنون می شم راهنماییم فرمایید
عمدهفروشی(Wholesale) جایی است که فروش کالا یا اجناس به خردهفروشان، کاربران صنعتی، بازرگانی یا دیگر کاسبان حرفهای، یا به دیگر عمدهفروشان و خدمات مرتبط است. بطور کلی، عمدهفروشی، فروش کالا به هر کس و به هر مقدار به استثنای مصرفکننده نهایی میباشد. خردهفروشی (Retail) شامل فروش کالاها و اجناس فیزیکی برای مصرف مستقیم توسط خریدار است که از محلی معین، همچون فروشگاه یا مرکز خرید، در قالب بخشهای کوچک یا منفرد تهیه شده باشد. اکثر سازههای تجاری در رده خرده فروشی قرار دارند. برای توجیه بیشتر به عکسهای زیر توجه شود.
سلام مهندس. وقت شما بخیر. دو تا سوال داشتم که ممنون میشم پاسخ بدید.
1-اگر قرار باشه یک سازه فولادی به روش LRFD و تحلیل دینامیکی طیفی طراحی کنیم
حتما باید در طراحی از ترکیبات بار دینامیکی سازه فولادی به روشLRFD استفاده کنیم؟؟؟ اگر در این روش
علاوه بر ترکیبات دینامیکی ترکیبات استاتیکی هم باشه مشکلی وجود داره؟؟؟
2-ایا در روش سازه فولادی به روش LRFD بارهای ناشاقولی با علامت مثبت و منفی هم باید حضور داشته باشن؟؟؟
چون عنوان میشه طراحی دینامیکی ماهیت رفت و برگشتی داره این سوال رو پرسیدم.
فرقی ندارد که سازه را به چه روشی (LRFD یا ASD) طراحی میکنید. اگر نیاز به تحلیل دینامیکی دارد، در طراحی دیگه نیازی به اضافه کردن حالات بار استاتیکی (به غیر از ترکیب بارهای ثقلی) نیست. زیرا توزیع بار زلزله دینامیکی دقیقتر بوده و همپایه سازی نیز با برش پایه استاتیکی نیز صورت خواهد گرفت. اضافه کردن ترکیب بارهای شامل بار زلزله استاتیکی ممکن سبب طراحی محافظه کارانه گردد.
بارهای ناشاقولی باید هم علاومت در یک ترکیب بار وارد شوند (همه یا مثبت یا منفی) تا بیشترین اثر ایجاد شود
برخی از اساتید و مهندسان ضریب اومگا و یا نامعینی را در ضریب زلزله ضرب میکنند این عمل درست هست ویا در loade case هم ضرب میکنند من این کارو انجام دادم برش پایه به اندازه ضریبی که اعمال کردم افزایش یافت و با توجه به اینکه اعمال ضریب نامعینی و اومگا در نرم افزار در قسمت طراحی می باشد یعنی وقتی ما در قسمت تنظیمات ایین نامه ضریب اومگا و نامعینی را اعمال میکنیم در برش پایه و نتایج تحلیل تغییری ایجاد نمیشه ودر طراحی تغییراتی ایجاد میشه این سوال برام پیش اومد که ما فقط میتونیم در ترکیبات بار اعمال کنیم این ضرایب را نه در ضریب زلزله و loade case کنیم یعنی خود نرم افزار در قسمت طراحی این ضررایب را تنظیم میکند نه در تحلیل این درست هست یا نه ؟ و توضیح کاملی در مورد این مطلب بفرمایید خیلی ممنون
درستش اینه که در ترکیب بارها ضرب کنید. اعمال این ضریب ها در ضریب زلزله باعث ایجاد محافظه کاری در طراحی میشود. مثلا اثرات ناشی از P-Delta که نیازی نیست در ضریب Rho ضرب شود و یا در کنترل جابجایی سازه، نیازی به اعمال ضریب نامعینی نیست.
- دوره آموزش Etabs و Safe
- مدت زمان هر جلسه : 2ساعت
- تعاریف
- انواع روش های تحلیل
- محاسبه ضریب زلزله طبق ویرایش چهارم آیین نامه 2800
- قاعده30 -100
- قاعده 25%
- نکات اجرایی
- محاسبات بارهای مرده و زنده
- مدل سازی با etabs
- انجام تنظیمات لرزه ای
- ترسیم سازه
- اعمال اثر p-Δ
- تحلیل مدل
- تنظیم پارامترها
- ارمترهای طراحی
- طراحی سازه
- تحلیل نتایج طراحی
- کنترل drift
- مدل سازی پی در safe
- تحلیل و طراحی پی
- کنترل های آیین نامه ای پی
مدرس: مهندس علیرضا خویه
تماس : 09382904800
در این تحلیل، سازه تحت تاثیر یک سری از تحلیل های تاریخچه زمانی قرار می گیرد که شدت این تاریخچه زمانی ها به تدریج افزایش می یابد
در این روش مقدار شتاب ماکزیمم به صورت افزایشی از یک مقدار بسیار کم که در طی آن پاسخ سازه الاستیک است مقیاس شده و به تدریج افزایش می یابد تا به نقطه حالت حدی هدف پس از تسلیم برسیم.
از معایب این روش پیچیدگی در استفاده از این روش آنالیز میباشد.
نرم افزار هایی که قادر هستند فرایند فوق را به صورت اتوماتیک و بسیار راحت انجام دهند عبارتند از Opensees وSeismo Struct
اتصال بال به جان در تیر ورقها طبق بند 10-2-5-13 بخش پ-2، باید بر مبنای برش افقی ناشی از تغییرات لنگر تیر طراحی شود. در واقع بایستی جریان برش ایجاد شده بین بال و جان را با استفاده از رابطه معروف q=VQ/I تعیین و ملاک طراحی جوش قرار دهید. برای اتصال جان به ورق سخت کننده نیز به همین صورت، بایستی جریان برش ایجاد شده در محل اتصال ورق به جان ملاک طراحی جوش آن قرار گیرد. برای این منظور میتوان جریان برش را از تقسیم نیروی برشی تیر در محل سخت کننده بر مساحت مقطع ورق تعیین نمود. اگر هدف طراحی جوش سخت کننده در تیر پیوند باشد، نیروی طراحی جوش سخت کننده به بال برابر 0.25FyAst و برای طراحی جوش سخت کننده با جان، نیرویی به میزان FyAst را ملاک قرار میدهیم. این مورد در بند 10-3-12-10-1 مبحث دهم ذکر شده است. در این روابط Fy تنش تسلیم فولاد سخت کننده و Ast سطح مقطع عرضی هر یک از سخت کنندهها است.
در دوره ی Etabs چه چیزی را فرا می گیرید؟
به مدت 15 ساعت خواهد بود که شامل مدلسازی، بارگذاری، تحلیل و طراحی ساختمان فولادی با سیستم قاب خمشی ، مهاربندی با سقف عرشه فولادی و کرمیت، ساختمان بتنی با قاب خمشی، دیوار برشی با سقف تیرچه بلوک و یوبوت خواهد بود.
هنگام تدریس به بندها و موارد مهم آیین نامه ای (آیین نامه 2800 ، مبحث نهم و دهم مقررات ملی ساختمان و نشریات نظام فنی) پرداخته می شود.
پس از پایان این دوره قادر خواهید بود تا سازه های 8 طبقه را به راحتی طراحی کنید.
در حین تدریس از صفحه ی لپ تاپ، صدا و تصویر ضبط می گردد و نیازی به هیچ گونه یادداشت برداری نخواهید و موجب جلوگیری از اتلاف وقت خواهد شد. بنابراین 15 ساعت کاملا مفید آموزش خواهید دید. ضمنا هیچ نگرانی جهت فراموشی مطالب نخواهید داشت.
مدرس دوره: مهندس علیرضا خویه - شماره تماس: 09382904800
در این دوره به آموزش تحلیل های دینامیکی (طیفی و تاریخچه زمانی) و غیرخطی (پوش آور و تاریخچه زمانی) و مدلسازی انواع میراگر ها در سازه پرداخته می شود.
این دوره به مدت 10 ساعت خواهد بود.
مدرس دوره: مهندس علیرضا خویه - شماره تماس: 09382904800
در حالتی که یک عضو فشاری دچار ناپایداری کلی شود (از کمانشهای موضعی جلوگیری شده باشد)، سه حالت کلی ممکن است ایجاد شود.
کمانش خمشی: در این حالت کمانش کلی ، حول محور ضعیف عضو ایجاد میشود.
کمانش پیچشی: این حالت کمانشی در وضعیتی که مقاومت پیچشی مقطع با تقارن دوبل، حول محور طولی آن ناچیز باشد، رخ میدهد. مقاطع گرم نورد شده موجود معمولاً در معرض این حالت کمانشی نیستند. لیکن مقاطع ساخته شده از ورق (مخصوصاً در حالتی که ضخامت ورقها ناچیز باشد) بایستی برای این حالت کمانشی کنترل شوند. مقدار ضریب طول موثر پیچشی Kz باید برابر فاصله نقاط عطف پیچش عضو در نظر گرفته شود که برای مقاطع فشاری معمولی این مقدار یک است، مگر اینکه شرایط مرزی عضو مقدار دیگری را توجیه کند.
کمانش خمشی- پیچشی: این حالت کمانش در واقعی ترکیبی از دو حالت قبل است، عضو علاوه بر کمانش کلی و خمش حول محور ضعیف خود، حول محور طولی خودش نیز دچار کمانش میشود. مقاطع با یک محور تقارن، مانند نبشیها، سپریها و ناودانیها در معرض این حالت کمانشی قرار دارند.
در حالتی که یک عضو فشاری دچار ناپایداری کلی شود (از کمانشهای موضعی جلوگیری شده باشد)، سه حالت کلی ممکن است ایجاد شود.
کمانش خمشی: در این حالت کمانش کلی ، حول محور ضعیف عضو ایجاد میشود.
کمانش پیچشی: این حالت کمانشی در وضعیتی که مقاومت پیچشی مقطع با تقارن دوبل، حول محور طولی آن ناچیز باشد، رخ میدهد. مقاطع گرم نورد شده موجود معمولاً در معرض این حالت کمانشی نیستند. لیکن مقاطع ساخته شده از ورق (مخصوصاً در حالتی که ضخامت ورقها ناچیز باشد) بایستی برای این حالت کمانشی کنترل شوند. مقدار ضریب طول موثر پیچشی Kz باید برابر فاصله نقاط عطف پیچش عضو در نظر گرفته شود که برای مقاطع فشاری معمولی این مقدار یک است، مگر اینکه شرایط مرزی عضو مقدار دیگری را توجیه کند.
کمانش خمشی- پیچشی: این حالت کمانش در واقعی ترکیبی از دو حالت قبل است، عضو علاوه بر کمانش کلی و خمش حول محور ضعیف خود، حول محور طولی خودش نیز دچار کمانش میشود. مقاطع با یک محور تقارن، مانند نبشیها، سپریها و ناودانیها در معرض این حالت کمانشی قرار دارند.